سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ای که مرا خوانده ای ، راه نشانم بده
سلام این وبلاگ کاری ست از بروبچه های واحد فرهنگی مجتمع یاوران حضرت مهدی سلام الله علیه. مجتمع یاوران محل تجمع کسانی ست که دلشان هوای کوی یار می کند...

 

به نام آفریدگار مهر

آقا اجازه!

السلام علیک یا سیدی یا صاحب الزمان و رحمه الله و برکاته

 

دعای امام

فقر و نداری و نازایی همسرش زبانش را تند کرده بود. به کوچه و بازار که می آمد، بی دلیل سر مردم فریاد می کشید.

اهل محل از دستش خسته شده بودند، شکایتش را کردند، حکم تبعیدش آمد. برای اجرا نشدن حکم به بغداد رفت تا با متوکل عباسی دیدار کند و امان نامه ای بگیرد.

وارد بارگاه شد. زرق و برق از دیوار می ریخت.

مردم منتظر بودند.

متوکل آمد و روی تخت نشست. ناگاه فریاد کشید که بروید علی بن محمد را بیاورید.

عبدالرحمن که امام هادی سلام الله علیه را نمی شناخت از بغل دستیش پرسید: علی بن محمد کیست؟

او گفت: امام شیعیان است.

عبدالرحمن سکوت کرد و در دلش گفت: با این فریادی که خلیفه کشید، امروز روز آخر زندگی علی بن محمد است.

لحظاتی گذشت. نگهبان فریاد کشید: علی بن محمد وارد می شود.

تا نگاه عبدالرحمن به امام هادی سلام الله علیه افتاد شیفته شد، مهر امام در دلش جای گرفت و برای حفظ جان امام، در دلش ختم«امن یجیب» گرفت.

امام روبروی او رسید. نگاهش کرد و فرمود:

خداوند دعایت را مستجاب کند، مال و فرزند فراوان به تو دهد و هدایتت فرمود.

عبدالرحمن در جمعیت افتاد. او کیست که از دل من هم خبر دارد؟!

عبدالرحمن به اصفهان برگشت، شیعه شد؛ صاحب ده بچه و وارث پسرعمویش که هیچ وارثی نداشت. دعای حضرت، خیر و برکت را آورد.(1)

          1. بحارالانوار، ج50، ص141. 

 

      حرف دل...

خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد            خواهان کسی باش که خواهان تو باشد

رفیق! تا حالا دیده ای کسی به این زیبایی و مهربانی در حقت دعا کند...؟

 


[ چهارشنبه 93/2/24 ] [ 3:3 عصر ] [ مهدی یاوران ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

وبلاگی است مهدوی پیرامون امام خوبان...
لینک دوستان
امکانات وب

رفتـــ 25


بازدید امروز: 30
بازدید دیروز: 53
کل بازدیدها: 253338