شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ ………بسم الله الرحمن الرحيم………… ………بسم رب الشهدا والصديقين…… چند روزي بود رفته بودم پادگان جديد. با يکي از بچه هاي پادگان خيلي زود دوست شدم. کلي باهم رفيق شديم. نهار را با هم خورديم. ظرف ها رو اون برد شست گفت تو تازه اومدي مهموني. بعدچايي اورد بعد چايي کلي باهم شوخي کرديم وخنديدم. بعد چند روز عمليات بود داشتن بچه ها رو تقسيم مي کردند. رفتم پيش مسول اعزام بهش گفتم ما دو تارو با هم يک جا بفرست.
2-تنها
94/1/27
تا هردو باهم باشيم. گفت:با کي مي خواي يک جا باشي گفتم اون پسره که اون جا نشسته لاغره ريش نداره. مسول اعزام گفت نميشه. پرسيدم چرا؟ گفت پسرجون اوني که تو مي گي خودش فرمانده س. من که نمي تونم اونو جايي بفرستم. اون که همه رو اين ور واون ور مي فرسته. معاون ستاد عمليا ت جنوبه شهيد بزر گوارحسن باقري اللهم صلي علي محمد وال محمد.
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top