پارسی یار - گروه أين السبيل

سلام

من

متشكرم از لطفتون. شروع كنيم؟

ميشه بحث رو شروع بفرمايين

درخدمتم. به لطف خدا رسيديم به چهارمين عنصر انتظار كه علاقه به وضع مطلوب بود. كه اين مورد چند مورد رو دربرداشت كه؛1) علاقه به خداوند متعال2)علاقه به حجت خدا. و اما سوميش كه علاقه به مخلوقات خداوند متعال هست

برخي ادعاي كارفرهنگي براي امام عصر ارواحنا له الفداء رو مي كنند اما خودشون هم از نفس كار و ميزان علاقه واقعي به اين كار شايد خبر ندارند!به قول حاج آقاپناهيان كه مثالي رو زدندو بنده هم همين مثال رو به كاربردم و همون نتيجه اي كه ايشون ديده بودند روديدم

ايشون مي فرمودند:يك گروهي اومدند كه مشتاق انجام كارفرهنگي در راه اسلام بودند.به اونها گفتند كه حاضريد لباس هم اتاقي هاتون رو بشوريد؟! گفتند اگر مريض باشه. گفتم نه اگر سالم باشه، جوابي كه دادند جالب بود! گفتند نه حاضر نيستيم چون پرو ميشن يا به تعبيري سوءاستفاده مي كنند! لزومي نداره اين كار رو انجام بديم. يا مگه اينجا جبهه هست؟!

خودمونيم، اگر ما باشيم اين كار رو انجام ميديم؟؟؟

كسي نيست؟

خب حتما کسي نيست ديگه ؟!؟!!؟

مرحوم علامه شما هم نيستيد؟؟؟

سوال تامل بر انگيزيه؟؟

منم اين مردانگي رو ت خودم نميبينم.:(:(:(

وقتي ما به مخلوق خدا علاقه مند نيستيم، مگر نه اينكه در زمان ظهور، مخلوقات خدا قراره به پيشرفت برسند. وقتي علاقه به مخلوقات نداريم،پيشرفت اونها هم برامون مهم نيست. پس تلاشي براي زمان ظهور و كمك به كمال رسيدن افراد نمي كنيم! به همين سادگي!!!!!!

سلام عاشق ارباب مهربونمون

لطف داريدبزرگوار، فرمايشات حاج آقاپناهيان است(البته لطف خدا هم در حق ايشون!)

پس به ما اجازه ميديد بريم جلو بوق بزنيم؟؟؟؟

امثال بنده وقتي مي خواهيم يك كار كوچيك براي اطرافيانمون انجام بديم، كلي غرغر مي كنيم،بالاخص اگر كار مورد نظررو براي چندمين بار انجام بديم. بدترش اينه كه براي غريبه ها كار مي كنيم اما براي اعضاي خانواده، حكايتمون ميشه، چراغي كه به مسجد رواست به خانه حرام است!!!

ببخشيد جناب علامه! الان پيامتون رو ديدم، يعني چي جلو بوق بزنيد؟!

منظورتون از باب ميلمون نيست چيه؟

يعني كار از كارمون گذشته:(

حاج آقادست داغ دلمون رو تازه نكنيد!!! عاشق ارباب يعني مي فرمائيد كه اگر ميل به انجام كارنداشته باشيم، مجوز داريم عمل نكنيم؟

حق با شماست حالا به دليل نداشتن ميل باطني يا تنبلي يا هر دليل ديگه، ولي به قول حاج آقا نقويان عشق موتور عقله. مابراي انجام كارهامون نياز به موتورداريم.اگر علاقه به مخلوق خدا نداشته باشم و بامحبت بودن رو يادنگيرم،پس علاقه مند واقعي هم به امر ظهور كه كلي تلاش مي طلبه نخواهم بود. تلاش براي امر ظهور عشق مي خواد.اگر اشتباه نكرده باشم مضمون روايت اين بودكه بهترين مردم، مفيدترين مردم است.

درسته، يكي از بهترين راه هابراي بالابردن معرفت، خوندن روايت است. روايات علاوه بر اينكه نوردارند و خوندنشون هم براي ما ايجاد نورانيت مي كنه، راه رو به ما نشون ميده

و يك روايت ديگر اينكه:موثرترين راه براي جلب رحمت خدا اين است كه خيرخواه همه مردم باشي

ببخشيد من بايد برم سر امتحان دعا كنيد كه نمره خوبي بگيرم .

حيف شد داشتيم استفاده مي كرديم. لطف كرديد.ياعلي

درحال حاضر كدوم يك از دوستان هستند؟

اعتراضي كه خواهرم به بنده مي كرد مي گفت توبراي مردم خوب كار مي كني اما حواست به ما نيست. بيشتر منظورش خودش بود و حق با او بود.خداروشكر كه خداروشنم كرد.وقتي به متربيانم محبت مي كردم اعتراض مي كرد.خيلي بايد حواسمون باشه كه به طور كل از اطرافيانمون غافل نشيم.

يك نكته مهم ديگه هم است؛مراقب باشيم كه خداي ناكرده احساس عجب به ما دست نده حتي مقدار اندكش. مضمون روايت اينه كه وقتي شيطون مي بينه ما كارخوب انجام داديم، به عنوان تير آخرمياد دم گوش ما ميگه، عجب كارخوبي انجام دادي، ايول!باريك الله. همين كه اين حس به ما دست بده اجر عمل از بين ميره

واما گزينه آخر علاقه مندي به وضع مطلوب؛ عدم دلبستگي به دنيا

پيام‌هاي اتاق

اي كه مرا خوانده اي،
90/2/7